روزت مبارک ... مادرم
خیلی دنبال یه متن زیبا گشتم ...
اما متنی رو پیدا نکردم که ارزشش اندازه ی
خاک پای مادرم باشه
خیلی دنبال یه متن زیبا گشتم ...
اما متنی رو پیدا نکردم که ارزشش اندازه ی
خاک پای مادرم باشه
تو روزگاری كه عمر دوستی ها چند دقیقه است....
تو روزگاری كه عمر یك عشق بعد از
یك هم آغوشی به سر می رسه...
تو روزگاری كه جواب دوستت دارم ها مرسیه.....
تو این روزگار باید تنها موند بی منت ....
بدون اینكه برای كسی بار اضافه باشی....
دلخوشم به حضور ♥ خدا ♥ كه عشق بی انتهاست....
گفتم: خدایا سوالی دارم!
چرا وقتی شادم همه با من میخندند.
ولی ، وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟!
جواب داد: شادی را برای جمع کردن دوست، آفریده ام
ولی ، غم را برای انتخاب بهترین دوست ...
عکاس: میتونم ازت یه عکس بگیرم؟
پسر:که چی بشه؟
عکاس: که مردم ببینن با چه رنجی برادرتو
توی این سرما رو کولت گذاشتی
پسر: میتونی بهم کمک کنی؟
عکاس:چه کمکی؟
پسر: کمرم درد گرفته.میتونی به جا عکس گرفتن
برادرمو تا خونه سوار ماشینت کنی؟
عکاس: شرمنده عجلـــــــــه دارم...
آدما رو به اون مرحله نرسونین که
مجبور شن بیان با مشت بکوبن تو صورتتون
و با داد ازتون بپرسن : د آخه تو چی میـــــــــــدونی ؟؟؟
هیچ وقت زیر آفتاب اخم نمی کنم !
حتی اگر خورشید چشمم را اذیت کند !
بگذار برای یک بار هم خورشید محبت را ببیند !
دوست ندارم تلافی اخمم را سر پدرم
که در آفتاب کار می کند در بیاورد ...
دلم نه عشق میخواهد نه احساسات قشنگ
نه ادعاهای بزرگ نه بزرگ های پر مدعا...
دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد
و بعد پشیمان نشد !!!...
کارولین ایسبِستِر، به دلیل عفونت رحم
در هفتۀ 24 مجبور به زایمان زودرس میشود
دکتر به او گفته بود نوزاد 1 دقیقه بیشتر زنده نخواهد بود
ضربان قلبش در هر 10 ثانیه 1 بار میزند مادر تنها شانس خود را برای
به آغوش کشیدن و حس کردنِ نوزادش امتحان کرد
بدن سرد نوزادش را روی قفسۀ سینه اش زیر پتو در آغوش کشید
اشک از دیدگانش جاری بود
ناگهان گرمای تن نوزادش را حس کرد،تپش قلبش را شنید
در کمال ناباوریِ پزشکان ، "راشل"نوزاد خانم "کارولین" نفس کشید
نوزاد زودرس که پزشکان از زنده ماندنش قطع امید کرده بودند،
به خواست خُدا و عشق بیکران مادر زنده ماند.....
پسری که واقعا دختری را دوست داشته باشد..
تن آن را عریان نمیکند
بلکه لباس عروس تنش میکند…
دیگر کاری از شاید ها بر نمی اید
وقتی تمام زندگی بر پایه ی باید ها می چرخد....
هـر روز ، خـطـ خـطے هـآیـمـ ، بے معـنے تـر از دیـروز مے شـونـد .. !
جز خودمــ ، هـر کے بـخـوآنـد ، خـنـدہ اش مے گیـرد .. !
امآ ...
مـטּ هر کلمـہ رآ بآ بـغض رآهےِ کآغـذ مے کنمـ .. !
ببینم چجوری شده عکسم !!!